تاریخ شوروی؛ازظهورتافروپاشی

همانطورکه گفتیم به مناسبت سالگردفروپاشی شوروی تاریخ این کشوررابه تفصیل دراین سایت قراردهیم.منبع این سلسله مقالات ،کتاب "اتحادشوروی ،ازظهورتافروپاشی"بااندکی تصرف وتلخیص است.

فصل اوّل:حکومت تزارها


تاپیش ازحمله ی نظامی ناپلئون به روسیه که درنیمه ی اول قرن نوزدهم (سال 1812)به وقوع پیوست،رویدادمشابهی درتاریخ این کشورملاحظه نمی شود.دراین جنگ اگرچه نظامیان روسی ضربات مهلکی رابرارتش ناپلئون واردکرده وضایعات سنگینی برآن تحمیل نمودند،وقوع این جنگ درحقیقت نقطه ی عطفی بوددرتاریخ روسیه وارتش آن کشور.چراکه موجب گردیدتاعقایدآزادیخواهانه ناشی ازانقلاب کبیرفرانسه درمیان افسران روسی رواج پیدا کند.وبراساس ان آهسته آهسته شورشهایی دربین افسران روسی نمایان شد.ودرپی تداوم آن ،شورشیان که دیگربخشی ازمردم هم 

آنان راهمراهی می کردندخواهان استقراریک حکومت مشروطه بودند.امّا این شورشها پس ازچندی توسط تزارنیکولای اوّل بی رحمانه سرکوب وسران آن اعدام گردیدندوبه این ترتیب ،نیکولای اول به مدّت سی سال تمام وباکمال قدرت واقتدار برروسیه حکم راند.دراین مدّت اگرچه تظاهرات مردمی به ظاهرسرکوب شدامّا نطفه ی انقلابی که بسته شدبه قوت خودباقی ماندوحوادث آینده رادرروسیه رقم زد.

درسال 1848ومصادف بااوج اقتدارنیکولای اوّل ،انقلاباتی دراروپا رخ داد ودرهمین سال "مارکس"ودستیارش "انگلس"بااستفاده ازبدبینی بعضی ازمردم که نسبت به مسائل مذهبی به وجودآمده بودعقایدکمونیستی خودراباانتشارمجموعه ای تحت عنوان "مانیفست "درجهان اعلام داشتند.

مارکس درقالب افکارکمونیستی ،بادیدی سطحی به مسائل دین ومذهب نگاه کردوباخودداری ازمطالعه ی عمیق وگسترده درزمینه ی ادیان مختلف وتنها بانگرشی سطحی به این مسئله،مفاهیم عامیانه وخرافی مذاهب تحریف شده ی یهودومسیحیت رابه عنوان اصول تمام مذاهب تلقی کرد وسپس همان مفاهیم رانفی وموردانتقاد قراردادودرنتیجه ((دین را افیون ملتها دانست))

درپیدایش زمینه های گرایش متفکرین وفلاسفه ی قرون اخیربه مادّی گرایی ونفی دین و مذهب،کلیسا نقش اساسی را یه عهده داشت .طبق نوشته ی مورخین ،کلیسا درقرون وسطی به نام حمایت ازدین ومذهب اعمالی رامرتکب شد که بعدها بیشترین ضربات ازنتایج آن به دین ومذهب واردشد.دست اندرکاران کلیسا وبزرگان مسیحیت که دارای افکارخرافی وبی اساس بودند وقتی درمقابل کشفیات نوین علمی قرار گرفتند ،به خاطرانکه کشفیات به افکارخرافی شان لطمه وارد نکند باهرنوع گسترش علم ودانش مخالفت نمودند وبه این ترتیب دانشمندان زیادی راراهی شکنجه گاهها وزندانها کردند .

          

دراین رابطه "مارسل کاشن"درکتاب "علم ودین"می گوید:"دراین دوره پنج میلیون نفرازنفوس بشری را به جرم فکرکردن وتخطی ازفرمان پاپ به دار اویختند وتاحد مرگ درسیاه چاله های تاریک ومرطوب نگهداشتند.تنهاازسال 1481تا1499یعنی هجده سال بنا به دستور محکمه ی تفتیش عقاید ده هزارودویست وبیست نفررا زنده زنده درآتش سوزانیدند وشش هزار وهشتصدو شصت نفر را شقه شقه کردند ونودوهفت هزار و بیست وسه نفررا به قدری شکنجه دادند که نابود شدند."

این رفتارمخالف انسانی کلیسا تنها اختصاص به اروپا نداشت ،بله اعمال اینگونه روشها درروسیه نیزحکمفرما بود.تزارروسیه رئیس کلیسای ارتودکس بود ،بنابراین کلیسای ارتودکس کلیسای دولتی ورسمی بود.اسقفها وکشیشها ازدولت حقوق می گرفتند وکارهای دولتی انجان می دادند .هیچ کس بدون رضایت نامه ازطرف کلیسا نمی توانست وارد مدرسه شود.کلیسا اعتراف راوسیله ی جاسوسی قرار داد وتمام کسانی را که اقراربه داشتن تمایلی نسبت به آزادی فکر یاافکارسیاسی داشتند رابه حکومت معرفی می نمود.به این طریق کلیسا عانل تاریسم بود وروحانیون ژاندارمهایی درلباس کشیش بودند.کلیسا درروسیه ی تزاری ،مالک اموال منقول ویرمنقول بی حدوحصری بود واملاک اختصاصی اش به میلیونها هکتار و سپرده هلیش به صدها میلیون روبل طلا بالغ می شد.کلیسا ومعابد ازجنگلها وچراگاه های وسیعی بهره برداری می کردندودرآمدهای کلانی ازماهیگیری ،تجارت،صنعت وغیره داشتند.کلیسا که درعین حال بزرگترین سرمایه دار وزمین دارروسیه بود بی رحمانه مردم رااستثمارمی کرد وتمام اقدامات کارگران را برای بهبودی شرایط کار بدون ملاحظه تعقیب می نمود وبه این ترتیب کینه به جایی درکارگران ودهقانان رسید که خادمین کلیسا را"طرفداران بردگی درلباس کشیشی "می نامیدند...

   p align=
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد